برای دلم گـــاهی مادری مهربان میشوم :
دست نوازش بر سرش میکشم میگویم : “غصه نخور ،میگذرد”
برای دلم گـــاهی پدر میشوم :
خشمگین میگویم : “بس کن دیگر ،بزرگ شده ای”
گاهـــی هم دوستی میشوم مهربان :
دستش را میگیرم میبرمش به “باغ رویا”
دلـــم از دست من خسته است …
َ
پست هات عالین
سلام آقایونس خوش اومدین
مرسی نظرلطفتونه
رفت؟؟؟
به سلامت!!!!!
اون که رفت به حرمت اون چیزی که با خودش برد،دیگه حق برگشتن نداره.خط زدن بر من،پایان من نیست،اغاز بی لیاقتی توست.....
ازآهنگای بهنام صفوی خیلی خوشم میادبخاطرهمین گذاشتمش
اون که بله آغازبی لیاقتی...
حتی ارزش فکرکردنم نداره
سلام
بدو بیا وبم دزد پیدا کردم
بیا و ازم دفاع کن
برو تو وبشون
منتظرم
وای ترسیدم
باشه
گریه نکن عزیزم
گاهی آنقدر دلتنگ کسی می شوی که اگر خودش بفهمد،
از نبودش خجالت می کشد...
هر گاه دلتنگت شدم ، یادت آرامم کرد ...
اما...
هر وقت یادت کردم ، دلتنگت شدم
مرسی عزیزم لینـــــک
مرســـــــــی