دخترشمال

مکانی برای باهم بودن...

دخترشمال

مکانی برای باهم بودن...

یلدا...

قدمی مانده به یلدا
به شب خاطره انگیز و بلند
به سپیدی زمستان و اناری که دلش قصه ی یکرنگی هاست …
images?q=tbn:ANd9GcTUUh3l9iqJznejYhaPz-d

امشب جایی نریا میخوام بشمرمت جوجو

xvkpmx1mi2n34gmtid.jpg

اینم هندونه امشبفقط توش سفیدبودمجبورشدم بامیوه پرش کنم{-125-}

watermelon01.jpg

یلداتون مبااااارک امیدوارم امشب به همتون خوش بگذره


Fruit-decoration9.jpg

دیگه زورم نمیرسه...



میدونی بعضی شبا دیگه

نه خاطره ...

نه بغـض ...

نه اشک ...

هیچ کدوم دردی ازت دوا نمیکنه ...

میشینی و زل میزنی یه گوشه

زانوهـاتو بغـل میکنی

و با خودت میگی :

دیگه زورم نمیرسه ...

دختر...

دختر نیستی تا بفهمی وقتی از سر کوچه تا در خونه میخوای بری قلبت میات کف پات یعنی چی...

دختر نیستی تا بفهمی زیر مانتو و مقنعه خودتو پوشوندن به خاطر اینکه یکی دیگه تحریک نشه یعنی چی....

دختر نیستی تا بفهمی وقتی بابات به خاطر پول به زور به کسی که دوسش نداری شوهرت میده چه عذابی میکشی....

دختر نیستی تا بفهمی وقتی ولت می کنه میره و شب عروسیش از در خونه رد بشی و با چشمای گریون نگاه کنی یعنی چی...

دختر نیستی تا بفهمی اگه بهت تخاوز بشه آخر به تو میگن لاشی....

دختر نیستی تا بفهمی وقتی کسی رو دوست داری نمی تونی اسمش رو به زبون بیاری چون میشی بی چشم و رو یعنی چی...

دختر نیستی تا بفهمی معنی یه عالمه دوست دارم های الکی یعنی چی...

دختر نیستی تا بفهمی وقتی عشقت یکم مایه دستش میات و میره دنبال یکی سرتر از تو یعنی چی...

دختر نیستی تا بفهمی تحمل نگاه های تشنه ی مردای پیر و جوون تو خیابون یعنی چی...

دختر نبودی که ببینی پاک و ساده بودن تو این دنیای کثیف چه تاوان سنگینی داره...

دختر نیستی تا بفهمی چون دانشجو دختری نمیتونی با اردو دانشگاهی بری حج چه عذابی میکشی....

آره دختر بودن هم دردهای خودش رو داره

به سلامتی همه دخترای خوب



دوست مجازی...

دوست مــــــــــجازی من

بین ما هیچ نقابی نیست

این روزها درد دلهایمان را

به زبان نمی آوریم

تایپ میکنیم...

مانده ایم اگر این دنیای مجازی نبود

روی دیوار احساس چه کسی مینوشتیم

نامت زیباست اما افسوس مجازی هستی

پشت هر یک از لایکها یک مخاطب خاص نشسته است

""میخواند،فکر میکند،گاهی هم گریه میکند،یا میخندد""


برای چند دقیقه هم که باشد از دنیای واقعی مرخصی میگیری

مینشینی برای دل خودت

گاهی هم شب و روز میچرخی در این دنیای رمز دار

ولی میدانم

قدر تمام لبخندهایت تنها هستی

اگر همدمی بود که مجازی نمیشدی!

دوست مــــــــــجازی من

گاهی آنقدر بیخود میشویم بین یک دنیا دروغ و اعتقاد

فراموش میکنیم خودمان را

دور میزنیم منطق و باورهایمان را


میخندیم/گاهی هم دروغ میگوییم


آنقدر که با تو راحت هستم با خودم نیستم

نمیدانم....

شاید این معجزه ی مـــــجازی بودنت باشد

دوست مجازی من

بودنت را قدر میدانم...